ولادت حضرت امام زین العابدین 5شعبان
سه شنبه
6 مرداد 1388
5 شعبان 1430
28.Jul.2009
امام سجاد(ع) و قرآن
درباره قرآن، دعاها و مضامین حکمت آمیزی از حضرت امام سجاد(ع) در صحیفه سجادیه نقل شده است. امام سجاد(ع)، از برجسته ترین مفسران قرآن کریم بوده و دانشمندان تفسیر در بسیاری موارد، از تفاسیر دل پذیر آن حضرت سود جسته اند. به نقل از مورخان، آن امام همام، مدرسه ای برای تفسیر قرآن کریم بنا کرده بود و فرزند شهیدش، زید تفسیر قرآن را از آن حضرت آموخت. امام باقر(ع) نیز از محضر پدرش تفسیر فرا گرفت.
برخی آیات که تفسیر آنها از امام زین العابدین(ع) به یادگار مانده، عبارت است از:
1. «الّذی جَعَلَ لَکُمُ اْلأَرْضَ فِراشًا». (بقره: 21)
2. وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتیلاً. (مزمل: 4)
3. ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافّةً. (بقره: 208)
4. اَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتی عَلی ما فَرّطْتُ فی جَنْبِ اللّهِ. (زمر: 58)
5. وَ أَشْرَقَتِ اْلأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها... . (زمر: 69)
6. یَقْبَلُ التّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ... . (توبه: 105)
7. وَ شَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ دَراهِمَ مَعْدُودَةٍ. (یوسف: 20)
8. وَ اتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ ابْنَیْ آدَمَ بِالْحَقّ ِ إِذْ قَرّبا قُرْبانًا. (مائده: 31)
9. قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلاّ الْمَوَدّةَ فِی الْقُرْبی. (شوری: 23)
10. وَ الّذینَ فی أَمْوالِهِمْ حَقُّ مَعْلُومٌ... . (معارج: 24)
11. فَاصْفَحِ الصّفْحَ الْجَمیلَ. (حجر: 86)[1]
یک جرعه آفتاب
سخنان معصومان درباره امام سجاد(ع)
«امام سجاد(ع) هر گاه در میان راه به کلوخی برمی خورد، از مرکب پیاده می شد و آن را از راه دور می کرد».[2]
© امام باقر(ع):
«اثر سجده در تمام مواضع هفت گانه او نمایان بود. به این سبب، سجاد نامیده شد».[3]
«امام سجاد(ع) مانند کسی نماز به جا می آورد که آخرین نماز خود را به جا می آورد. او چنین می دید که پس از آن هیچ گاه نماز نمی گزارد».[4]
© امام صادق(ع):
«روز قیامت، منادی ندا می دهد: «زیور عبادت کنندگان کجاست؟» گویا علی بن حسین(ع) را می بینم که میان صف ها با ابهت گام برمی دارد».[5]
«علی بن حسین(ع) دارایی خود را دوبار در راه خدا تقسیم کرد».[6]
«امام سجاد(ع) هر گاه به نماز می ایستاد، همچون تنه درختی بود که چیزی از آن نمی جنبید، مگر آنچه باد می جنباند».[7]
«علی بن حسین(ع)، خوش صداترین مردم در قرائت قرآن بود».[8]
«هشدار که منفورترین مردم نزد خداوند کسی است که سیره امامی را برگزیند، ولی از کارهای او پیروی نکند».[9]
«خودداری از آزار رساندن، نشانه کمال خرد و مایه آسایش دو گیتی است».[10]
«صدقه پیش از اینکه به دست نیازمند برسد، در دست خداوند قرار می گیرد».[11]
«مؤمن سکوت می :ند تا سالم بماند و سخن می گوید تا سود بَرَد».[12]
«از قدرت خدا بر خویش بترس و از نزدیکی اش به خود شرمگین باش».[13]
«فرمان خدا و طاعت او و طاعت از کسی که او طاعتش را واجب کرده است، بر همه چیز مقدّم بدارید».[14]
«مؤمن از دعای خود یکی از سه نتیجه را می گیرد: یا برایش ذخیره می شود، یا در دنیا برآورده می شود و یا بلایی که می خواسته به او برسد، از او برگردانده می شود».[15]
«من دوست دارم که در کار پیوسته باشم، اگر چه اندک باشد».[16]
«هم نشین با صالحان، به سوی صلاح رهنمون می شود».[17]
«هر کس مردم را به دلیل چیزی که در آنان هست، وانهد، او را به دلیل چیزی که در او نیست، وا می نهند».[18]
«نگاه مؤمن به چهره برادر مؤمن خود، از روی دوستی و محبت، عبادت است».[19]
«آخرین سفارش حضرت خضر به موسی این بود: هرگز کسی را به سبب گناهش خوار نکن».[20]
«همه خوبی ها را در بریدن طمع از آنچه در دست مردم هست، دیدم».[21]
«وای به حال کسی که یکانش (گناهان) بر ده گانش (نیکی ها) چیره شود».[22]
«اگر آنچه بین مشرق و مغرب هست از بین برود، پس از آنکه قرآن با من باشد، بیمی به خود راه نخواهم داد».[23]
اشاره
امام سجاد(ع)، وارث رسالت حسین(ع)
سهیلا بهشتی
امام علی بن حسین(ع) که مشهورترین القاب او زین العابدین و سجاد است، در شعبان سال 38 هجری قمری در مدینه دیده به جهان گشود. یکی از برجسته ترین جنبه های زندگی آن حضرت، همراهی او با سالار شهیدان در قیام کربلا و رسالت سنگین پیام رسانی آن نهضت بزرگ بود. آن حضرت، تنها مرد بازمانده از خاندان حسین(ع) در روز عاشورا بود که تداوم قیام حسینی مرهون تلاش های اوست.
نقش امام سجاد(ع) پس از حادثه کربلا، در حفظ و تداوم اسلام بسیار حیاتی بود. این نقش در چند عملکرد جلوه گر شد: انتقاد شدید از اقدام فریب کاران کوفی، مبارزه با حاکمان ستم پیشه اموی، هدایت مردم به سوی رهبران راستین اسلام، زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدای کربلا و برانگیختن نهضت های خون خواهی حسینی.
ویژگی های عصر امام سجاد(ع)
در دوران امام سجاد(ع)، همه ارزش های دینی، دست خوش تحریف های حاکمان اموی شده بود. آن حضرت، با شش خلیفه، معاصر بود که عبارتند از: یزید بن معاویه، عبدالله بن زبیر، معاویة بن یزید، مروان بن حکم، عبدالملک بن مروان، ولید بن عبدالملک.
ایشان پس از شهادت پدر، در روزهای اسارت و در شرایط اختناق، امامت را به عهده گرفت. این شرایط سخت، تا پایان امامت او ادامه داشت. در این مقطع زمانی، امام سجاد نمی توانست به قیام یا فعالیت های گسترده فرهنگی و اجتماعی دست بزند؛ زیرا کنترل شدیدی که حکومت ها پس از شهادت امام حسین(ع) اعمال می کردند، سبب می شد مبارزه های سیاسی و مسلحانه، نتیجه ای جز هدر رفتن نیروها نداشته باشد، چنان که همه مبارزه های زمان آن حضرت به شکست انجامید. همچنین در شرایط ناسالم فرهنگی آن روزگار، بر اثر فعالیت های ضدارزشی حکومت های ستمگر، مردم به تجمل گرایی و بی بندوباری گرایش پیدا کرده بودند. بدیهی است با چنین مردمی امکان نداشت کارهای اصلاحی بنیادی انجام شود.[24]
مشعل هدایت
در این موقعیت، امام سجاد برای تبیین معارف اسلام و زنده نگه داشن مشعل هدایت، از سلاح دعا استفاده کرد و از این راه بذر معنویت پاشید تا در موقعیت مناسب ثمر دهد. صحیفه امام سجاد(ع) سرتاسر دعا و نیایش است و جنبه آگاهی بخشی نیز دارد. این کتاب شریف، هم کتاب جهاد است و هم کتاب خیزش و فریاد و آگاهی بخشی درباره معارف ناب اسلامی.[25] امام سجاد(ع) از دعا برای بیان بخشی از عقاید حق خود بهره برد و بار دیگر برای توجه به معرفت و عبادت و بندگی، حرکتی تازه ایجاد کرد.
کلمه هایی از نور، قطره هایی از اقیانوس
نیایش های امام سجاد(ع) که در مجموعه ای به نام صحیفه سجادیه گرد آمده، آیینه ای است که تصویر اجتماع آن روزگار در آن نمایان است. امام در این کتاب او کردار و گفتار زشت مردم آن زمانه، به خدا پناه می برد. ایشان راه درست را در پرتو تربیت دینی و قرآن نشان می دهد. گویی آن حضرت می خواهد تا آنجا که ممکن است، به زبان دعا، مردم را از شیطان دور کند و به خدا پیوند دهد.
نکوهش ستم
خدایا! من از تو پوزش می خواهم که پیش روی من به کسی ستم شود و من او را یاری نکنم، یا نعمتی به من ارزانی شود و سپاس آن را نگویم. یا گناهکاری از من عذر خواهد و عذر او را نپذیرم. یا حاجت مندی از من چیزی طلبد و او را بر خود مقدّم ندارم. یا حق مردم باایمانی بر گردنم آید و آن را بزرگ نشمارم. یا عیب مرد باایمانی را ببینم و آن را نپوشانم.[26]
قرآن
کتاب تو که روشنی راه است و به راستی و درستی کتاب های پیش از خود گواه است، از هر حدیثی، برتر است و مردمان را به دانستن حق از باطل، رهبر. احکام شریعت را در آن آشکار ساختی و برای بندگان خویش به تفصیل آن احکام پرداختی. نوری است که در تاریکی نادانی و گمراهی ما را رهبر است و هر که پند آن را در گوش گیرد، از بیماری تواند رست.[27]
پیغمبر
خدایا! درود فرست بر محمد، امین وحی و گزیده از آفریدگانت و ممتاز از بندگانت. امام رحمت و قافله سالار خیر و برکت که خود را از هر چیز جز بندگی تو برید و در راه دین، خدمت هر بلایی را به جان خرید. در راه دعوت به تو، با کسان خود جنگید و با خویشاوندان به ستیزه برخاست و پیوند خویش را با آنها برید. دوران دوست را به خود خواند و نزدیکان دور از خود براند.[28]
تهذیب نفس
پروردگارا! به تو پناه می برم از هیجان حرص، تیزی خشم، چیرگی حسد، ناتوانی بر شکیبایی، قلّت قناعت و بدی خلق و سرکشی شهوت، بندگی نخوت و پیروی هوای نفس و به یک سو شدن از راه خیر و فرو رفتن به خواب غفلت و در افتادن در آنچه به کار نیاید، و مقدّم داشتن باطل بر حق و اصرار بر گنا هان و خوار شمردن مصیبت و بزرگ شمردن طاعت.[29]
گفتار مجری
در مکتب امام سجاد(ع)
سهیلا بهشتی
با قامت عصمت و حیا می آید
با بانگ مناجات و دعا می آید
میلاد عبادت است یعنی سجاد
از سوی خدا به سوی ما می آید
گفتن از انسان هایی که رنگ خدایی دارن و لقب خلیفةاللهی رو زینت بخش وجود خودشون کردن، کار دشواریه؛ چون دست خاکی ما به اندیشه آسمانی اونها نمی رسه. این به اون معنا نیست که ما هرگز نمی تونیم از این بزرگواران و معلمان انسانیت درس بگیریم، بلکه ما به قدر توان خودمون می تونیم اونها را الگو قرار بدیم.
آب دریا اگر نتوان کشید
هم به قدر تشنگی باید چشید
ما از امام سجاد(ع) می آموزیم که چطور می تونیم پیام مظلومیت اهل بیت پیامبررو به گوش عالم برسونیم و کفر و ستم ظالمان مردم فریب رو افشا کنیم. ما در مکتب امام سجاد(ع)، درس های زیادی می آموزیم: درس بردباری، درس مسئولیت و تعهدپذیری، درس فقرستیزی و درس یاری مستمندان و درس تقوا و عمل صالح. درود خدا و صلوات او بر زینت عبادت کنندگان، امام سجاد(ع).
میلاد نور
فرشتگان آسمانی در میلاد نور، زائرسرای حسینی شدند تا نغمه خوان سروش هدایت و تهنیت گوی مولودی باشند که طلایه دار نور و سرسلسله آفتاب بود. مولودی که بر پیشانی بلندش، مهر بندگی بود و شیدایی و دلدادگی را در آیینه نیایش و پرستش او نمایان ساخت و راز حق و حقیقت را به گونه ای نو و زیبا در وجود او آشکار کرد.
علی بن حسین(ع) در شکوه عظمت از مدح و ثنا فراتر است و در زیبایی، از ستایش بی نیاز. او میراث دار فضایل پنج تن است. با این جمله آیا می توان به او فضیلتی نسبت داد؟
زیور عبادت کنندگان به انسان ها درس پرستش آموخت و روح نیایش در کالبدشان دمید و محراب نیایش را به میدان مبارزه با سیاست ها و تبلیغات شیطانی امویان تبدیل کرد و از سلاح دعا، حربه ای بُرّنده علیه دشمنان دین ساخت. او پناه پناه آوران بود در هنگام بیم ها و هراس ها در روزگاری که صداها خاموش شده بود، قافله سالار راهیان نور، موسی وار، حقیقت جویان را از نیل بلا عبور داد و به ساحل نجات رسانید. درود خدا بر او و سلام ما به لحظه های عارفانه اش.
چراغ راه
امام خمینی(ره)
حضرت علی بن الحسین(ع) از بزرگ ترین نعمت هایی است که ذات مقدس حق بر بندگان خود به وجودش منت گزارده و آن سرور را از عالم قرب و قدس نازل فرموده برای فهماندن طرق عبودیت به بندگان خود.[30]
قدری تفکر کن در حالات علی بن الحسین(ع) و مناجات آن بزرگوار با حضرت حق، و دعاهای لطیف آن سرور که کیفیت آداب عبودیت را به بندگان خدا تعلیم می کند. من نمی گویم مناجات آن بزرگواران برای تعلیم عبّاد است؛ زیرا که این کلام بی مغز باطلی است که صادر شده از جهل به مقام ربوبیت و معارف اهل بیت. خوف و خشیت آنها از همه کس بیشتر بوده و عظمت و جلال حق در قلب آنها از هرکس بیشتر تجلی نموده.[31]
آیت الله خامنه ای
مناجات های پانزده گانه که از امام زین العابدین حضرت علی بن الحسین(ع) نقل شده، گذشته از خصوصیات بارز دعایی مأثور از اهل بیت(ع) این مزیت را داراست که به مناسبت حالات مختلف مؤمن، مناجات ها را انشا فرموده است.[32]
شهید مطهری
شما می بینید آن پاک ترین پاکان، لذتشان این بوده که بیایند با خدای خودشان سخن بگویند... دعای ابوحمزه را بخوانید. ببینید علی بن حسین(ع) با خدای خودش چگونه حرف می زند؟ چه جور ناله می کند؟[33]
وجود مقدس امام زین العابدین(ع)، قهرمان معنویت است؛ یعنی یکی از فلسفه های وجودی فردی مثل علی بن حسین(ع) این است که مظهر معنویت اسلام باشد. انسان وقتی علی بن حسین(ع) را می بیند، آن خوفی که از خدا دارد؛ آن نمازهایی که واقعاً نیایش بود و واقعاً پرواز روح به سوی خدا بود... با خود می گوید این اسلام چیست؟[34]
نکته ها
تحریف تاریخی
یکی از تحریف ها و باورهای نادرست، موضوع بیماری امام سجاد(ع) است که بیش از حد پررنگ است، به گونه ای که برای برخی، نام آن حضرت، یادآور بیماری، اسارت و ضعف است. این باور نادرست، برخی را از شناخت واقعی آن اسوه عبادت محروم کرده است.
آثار امام سجاد(ع)
1. صحیفه سجادیه: صحیفه سجادیه به اخت القرآن، زبور آل محمد(ص) و انجیل اهل بیت شهرت دارد. سند صحیفه به امام محمدباقر(ع) و زید بن علی بن حسین(ع) می رسد. شرح های بسیاری به قلم دانشمندان بزرگ اسلامی بر صحیفه نوشته شده که شیخ آقا بزرگ تهرانی در الذریعة حدود هفتاد شرح را نام برده است.
2. مناجات های پانزده گانه: این اثر از سرمایه های معنوی جهان اسلام است. علامه مجلسی این مناجات ها را در کتاب بحارالانوار آورده و شیخ عباس قمی آن را در کتاب مفاتیح الجنان نقل کرده است. این مناجات ها به برخی زبان ها ترجمه شده است. مناجات ها عبارتند از: مناجات تائبین، شاکین، خائفین، راجین، راغبین، شاکران، مطیعان، مریدان، محبین، متوسلین، نیازمندان، عارفان، ذاکران، معتصمین و زاهدان.
3. رساله حقوق: امام سجاد(ع) در این رساله به تمام ابعاد زندگی و روابط انسان با آفریدگار و خویشتن و خانواده و جامعه و حکومت و معلم و دیگر کسان پرداخته است. این رساله را ابوحمزه ثمالی، شاگرد امام سجاد(ع) نقل کرده است.
لقب های امام چهارم
برخی لقب های امام علی بن حسین(ع) عبارت است از:
ذوالثفنات[35]، سیدالعابدین، زین العابدین، سیدالساجدین، سجاد، قدوة الزاهدین، سید المتقین، امام المؤمنین، زکی، امین، زین الصالحین، مَنارُ القانتین، بَکّا.
زلال قلم
خورشید چهارم
سودابه مهیجی
زیباتر از تو، چه کسی پروردگارش را ستوده؟ عاشقانه تر از تو، چه کسی دعا کردن می داند؟
خدا را سپاس که تو را آفرید تا ستایش و حمد خالق را از تو بیاموزیم. خدا را سپاس که تو را به دنیا هدیه داد تا زبان عاشقانه ترین شکرها را در کام تو بگذارد و بی بدیل ترین نیایش ها را از زبان تو به گوش عالمیان برساند. خداوند تو را برای خویش آفرید. برای آنکه روز و شب ستایشش کنی و پیراهن نیایش بر تن و پیشانی سجده گزار بر خاک، توحید را در زیباترین خلعت عبادت، پیش تمام چشم ها به تصویر درآوری.
آه ای روح عاشقانه دعا! ای شیرین زبان ستاینده! کاش فرصت آن باشد تا در تمام حاجت هایمان، به دعاهای مستجاب تو اقتدا کنیم. کاش بتوان پشت سر سجده های مستدام تو خداپرستی کرد. کاش شمّه ای از سجاده شبانگاه تو را برای خویش به امانت بگیریم و به بهشت وصل شویم.
ای مضمون یگانه پرستش! ای اشک بی پایان تهجّد! گویا تمام بغض های غریبانه علی و زهرا از حنجره معصوم تو سردرآورده اند. گویا تمام معرفت بی شباهت حسین در رگ های تو به جوش و خروش درآمده است. گریه های بی پایان علی و شب زنده داری های پیوسته فاطمه، اقیانوس عبادت تو را آفرید. تو فرزند مناجات عارفانه حیدری. فرزند بی خوابی های سجاده نشین کوثر. فرزند روزه های مداوم رسول. چگونه در این همه توحید تو حیران شویم؟ بعید نیست که فرزند عاشورا، زینت عبادت کنندگان عالم باشد. بعید نیست تو در آستین یکتاپرستی ات جز دست دعا نداشته باشی.
سجده، تضرع خاکساری ا ست که نامش را از نام تو گرفته. سجده آبرویش را مدیون توست... سجده به تو می بالد و هستی اش را از آن تو می داند، ای سجاد! که پیشانی موحدت، همه عمر آشنا به خاک بود و لب های زمزمه گرت یک نفس نیایش می سرود. سر از سجده های عاشقانه ات برندار که تداوم هستی به یمن این سجده هاست... که رحمت و لطف پروردگار بر کاینات به خاطر آبروی سجده های توست... سر از سجده برندار که خداوند، سجده هایت را سخت دوست می دارد.
صدایت را می شنوم. از دانه دانه هر تسبیح، از تار و پود هر چه سجاده، از خمیدگی قامت هرچه محراب، از خاک هر سجده گاه، صدای تو را می شنوم. هرجا دست دعایی به سوی آسمان بلند می شود، هرگاه آرزومند بی قراری پروردگارش را صدا می زند، این تویی که شنیده می شوی. تویی که کلمات دعا را بر لب ها تلقین می کنی. تویی که زیباترین خواهش ها را در هیئت حرفی قشنگ در دهان ها می گذاری و آن گاه خودت برای این دعاهای عاجزانه، آمین می گویی. صدای تو را می شنوم: «خداوندا تو حتی بر آنان که از تو درخواست نمی کنند و با خداوندی ات به جدل برمی خیزد نعمت می بخشی. پس چگونه بر من عطا نکنی. منی که سائل درگاه توام و یقین دارم که تو خالق و خداوند عالمی».[36]
شعر
امام راستان
قبله اهل سجود و رکن ایمان
آن که سبقت برد پاکان جهان را
در روانش، صد فروغ از نور سبحان
در جمالش، صد نشان آن بی نشان را
آن صحیفه سرّ سجادی است کاشف
راز عشق آن امام راستان را
الهی قمشه ای
در منقبت حضرت سجاد(ع)
پور عبدالملک به نام هشام
در حرم بود با اهالی شام
می زد اندر طواف کعبه قدم
لیکن از ازدحام اهل حرم؛
استلام حجر ندادش دست
بهر نظّاره گوشه ای بنشست
ناگهان نخبه نبی و ولی
زینِ عُبّاد، بن حسین علی
در کسای بها و حلّه و نور
بر حریم حرم فکند عبور
هر طرف می گذشت بهر طواف
در صف خلق می فتاد شکاف
زد قدم بهر استلام حجر
گشت خالی ز خلق راه گذر
شامی ای کرد از هشام سؤال!
کیست با این چنین جمال و جلال؟
از جهالت در آن تعلّل کرد
در شناسایی اش تجاهل کرد
گفت نشناسمش، ندانم کیست
مدنی یا یمانی یا مکی است
بوفراس، آن سخنور نادر
بود در جمع شامیان حاضر
گفت: من می شناسمش نیکو
زو چه پرسی؟ به سوی من کن رو
آن کس است این که مکه و بطحا
زمزم و بوقبیس و خیف و منا؛
حرم و حلّ و بیت و رکن و حطیم
ناودان و مقام ابراهیم؛
هر یک آمد به قدر او عارف
بر علوّ مقام او واقف
قرةالعین سیدالشهداست
زهره شاخ دوحه زهراست
میوه باغِ احمدِ مختار
لاله داغِ حیدر کرار
عبدالرحمان جامی
سجّاد
سودابه مهیجی
در سجده های خویش اگر چشم تر کنی
سجاده های هستی را شعله ور کنی
بی شک، ستون هفت فلک می شود اگر
دستی از آستین نیایش به در کنی
داوود، طفل مکتب آوای سبز توست
تا در گلوی مرثیه خوانش اثر کنی
برخیز ای پرستش توحید، عبد تو!
باید جهان بی خبری را خبر کنی
آن قدر خطبه خطبه، دعا در دعا شوی
آن قدر خون بباری و قرآن به سر کنی؛
تا خشت خشت ظلم و ستم را هر آینه
در کاخ های معرکه زیر و زبر کنی
سجاده را که پیرهن عصمتت شده
پرچم برای قصه این خیر و شر کنی
یعنی به رغم نعره مستانه ستم
گوش زمانه را ز مناجات کر کنی
... باید که روزگار بترسد ز کفر خویش
او را از آه نیمه شبت بر حذر کنی
ای وای بر زمانه «لبیک ناشناس»
سجاد اگر تو باشی و نفرین اگر کنی
کوتاه وگویا
میلاد سیدالساجدین، امام زین العابدین بر همگان مبارک باد.
ولادت سرچشمه هدایت و تقوا و پناهگاه محرومان مبارک باد.
ولادت فرزند هدایت، عدل، عفت، کَرم و شجاعت امام زین العابدین بر پیروان آن حضرت خجسته باد.
امام سجاد(ع)، باران رحمت حق است و بر نسل ها فیض مقدسی می بارد.
صحیفه سجادیه، نور آسمانی، شکوه عصمت و چراغ راه اهل ایمان است.
نیایش های امام سجاد(ع)، چشمه حیات و شیرینی معنویت است که روح ها را به تکاپو می اندازد.
شهد شیرین عبادت و بندگی را می توان در روح لطیف امام سجاد(ع) احساس کرد که بر زبان و دعا جاری شده است.
ولادت سید عابدان، پیشوای زاهدان، زیور صالحان، مهتر پرهیزگاران، امام مؤمنان، حضرت امام سجاد(ع) فرخنده باد.
آورده اند که ...
اسوه شکیبایی
روزی گروهی در مجلس او نشسته بودند، از درون خانه بانگ شیونی شنیده شد. امام به درون رفت. سپس بازگشت و آرام بر جای خود نشست. حاضران پرسیدند: مصیبتی بود؟ امام پاسخ داد: آری. آنها به او تسلیت گفتند و از شکیبایی او به شگفت آمدند. امام گفت: «ما اهل بیت، خدا را در آنچه دوست داریم، اطاعت می کنیم و در آنچه ناخوش داریم، سپاس می گوییم».[37]
درس نیکی
روزی مردی امام سجاد(ع) را دید و به او دشنام داد. خادم امام به آن مرد حمله کرد و قصد تنبیه او را داشت. امام مانع شد و به مرد گفت: آنچه از ما بر تو پوشیده مانده، بیشتر از آن است که تو می دانی! آیا حاجتی داری؟ مرد شرمنده شد. امام گلیمی را که به دوش داشت، به او بخشید و فرمود که هزار درهم به او بدهند.[38]
اسوه جوانمردی
هشام بن اسماعیل که از سوی عبدالملک بن مروان حاکم مدینه بود، به مردم ستم بسیار می کرد. او با خاندان امیرالمؤمنین علی(ع)، به ویژه امام زین العابدین(ع) رفتارهای ناپسند و ظالمانه ای داشت و با اندک بهانه ای آنان را می آزرد.
پس از هلاکت عبدالملک، فرزندش، ولید به خلافت رسید. پس از چندی هشام بن اسماعیل مورد خشم خلیفه قرار گرفت و از حکومت مدینه عزل شد. او را بازداشت کردند و در معرض دید اهالی مدینه قرار دادند تا هرکس شکایتی از او دارد، حق خود را بستاند. مأموران خلیفه، هشام بن اسماعیل را زیر نظر داشتند. مدام می گفت: «من از کسی واهمه ای ندارم جز علی بن حسین که به وی آزارهای زیادی رسانده ام.» در همان ایام، امام زین العابدین(ع) فرزندان و اطرافیان خود را جمع کرد و به آنان سفارش کرد که از هشام شکایتی نکنند.
اطرافیان امام گفتند: ما منتظر چنین روزی بودیم که انتقام ستم کاری های او را بگیریم. حال از ما می خواهی دشمن شما و اهل بیت را به حال خود رها کنیم؟ امام فرمود: هرگز در پی انتقام نباشید. او را به خدا واگذار کنید. روزی امام هنگام عبور از جلوی بازداشتگاه هشام، از او دل جویی کرد. هشام که بزرگواری و کرامت نفس امام را دید، گفت: «الله اَعلَمُ حیثُ یجعَلُ رسالَتهُ؛ خداوند متعال داناتر است که رسالتش را در کجا (چه خاندانی) قرار دهد».[39]
- ۹۴/۱۲/۰۳